گریز
و خاطرات نه مجال گریز می دهند
نه رخصت خلوتی. خاطرات روح تو را میدرند
در رخوت سرد روزهایت
چنان بارانیات میکنند که برگریزان سهم تو می شود.(دو خط از کتاب پاییز صد ساله شد)
-----
اون اوایل که دوچرخه سواری رو شروع کرده بودم وارد یه گروه شدم،دیدم چه قدر راحت دخترا و پسرا با هم میگن میخندن و شوخی میکنن،واسم خیلیییی عجیب بود،گذشت و گذشت دیدم نه،واقعا میشه دونفر از جنس مخالف دوست باشند،بگن و بخندن
پیش خودم فکر کردم خببب اینا چون مجردن اینجوری هستن،متاهل اگه باشن دیگه نمیتونن که،رفتم جلوتر و آشنا شدم با بعضی زن و شوهر هایی که الان نزدیکترین دوستای منن و دیدم نه بابا،میشه بازم خندید و شاد بود کنار هم دیگه
الانم که رسیدیم به جایی که به راحتی مادر یه دختر میگه بچه ها رفتید سمت فلان شهر،برید دنبال دخترم با خودتون ببریدش،دیدم نه بابا میشه پدر و مادر بود و به یه پسر اعتماد کرد و دخترت رو بسپاری دستش، تا این حد رفتم جلو که پدر و مادر منم دیگه واسشون جا افتاده،پدری که بازنشسته فرهنگیان هستش و از موافقین نظام ،شنیدن اسم یه دختری که نمیشناسه و همکارای خواهرم واسشون عادی هستش و برعکس با همکارای خواهرمم آشنا شده و شوخی هم میکنه
حالا این جمعه ای که گذشت با بچه های کلاس اعتماد به نفس بودم،واسشون برنامه گذاشته بودم و همشون اومده بودن،یه جای مسیر بد بود و من جلو رفتم و دستم رو دراز کردم به سمتشون واسه کمک کردن،دیدم جا خوردن اصن،خودم خجالت کشیدم ولی خب بین ماهایی که زیاد کوهنوردی میریم یه چیز عادی هستش کمک کردن. که دوتا از خانمایی که به واسطه اونا رفته بودم توی اون کلاس اومدن جلو و دستم رو گرفتن و اومدن بالا از اون سنگا که بعدش بقیه هم اومدن،حالا جلوتر دیگه خودشون راحت بودن و این خط قرمز رو واسه خودشون پاک کردن
ماها تو گوشمون خوندن که دختر و پسر نمیتونن با هم دوست باشن ولی واقعیت یه چیز دیگس،یادمه اون اوایل که برنامه های چت نیمباز بود،آواکس بودش و شبکه اجتماعی آیتگ(یادش به خیر) آدمایی بودن که از جنس مخالف کسی رو دنبال نمیکردن و حرف نمیزدن چون گناه بود:| ولی الان اینجا چه قدر راحت داریم با هم میخندیم،سربه سر هم میزاریم و شوخی میکنیم،دنیای واقعی هم همینه،فقط خودمون واسه خودمون توی ذهن هامون یه حریم های الکی رو ترسیم کردیم
یه مقدار این حریم های بیخودی که واسه خودمون ترسیم کردیم رو پاره کنیم و بریزیم دور،این دیگه ربطی به نظام نداره...
+ نظر شماها چیه؟دختر و پسر میتونن واسه هم دوست باشن بدون هیچ تمایلات جنسی؟